تاریخچه, سینما, فیلمبرداری

۱۲ مورد از سخت ترین شرایط بازیگری در فیلم های مشهور سینمایی

حتما بارها شنیده اید که بعد از کار در معدن، بازیگری سخت ترین شغل دنیاست. مطمئناً شرایط بازیگری تنها یک گریم ساده و پوشیدن لباس های خاص نیست و لوکیشن های فیلمبرداری هم مکان هایی امن و کاملا آرام نیستند. گاهی بازیگران برای ارائه هنر خود باید تا به خطر انداختن  جان خود پیش بروند. با این تفاسیر میتوان فهمید در گذشته که تکنولوژی و تجهیزات سینمایی اینقدر پیشرفت نکرده بودند پس شرایط به شدت سخت تر از امروز بوده. البته که هنوز هم برای ساخت بعضی فیلم ها بازیگران مجبورند در شرایط سخت فیلمبرداری اعم از لوکیشن های خاص، شرایط جسمی متفاوت و حتی شرایط روحی غیر قابل تحملی در مقابل دوربین بازی کنند.

احتمالا داستان های متفاوت و زیادی در مورد کاهش یا افزایش وزن بازیگران، بیماری هایی که بر اثر شرایط سخت دچار شدند و یا اتفاقات ناگواری که در پست صحنه فیلم ها رخ داده شنیده اید. اما گاهی این اتفاقات آنقدر خاص و عجیب هستند که تا مدت ها باعث می شوند تا در ذهن ما بمانند. در این مقاله از استودیو ادیب به 12 مورد از سخت ترین شرایط فیلمسازی برای بازیگران و عوامل فیلم را روایت می کنیم. اتفاقاتی که بعد از اتمام پروژه درباره آن صحبت های زیادی شده و ارزش کار عوامل و بازیگران را افزایش داده است.

1. سقوط یک کوهنورد حرفه ای و آویزان ماندن کلینت ایستوود در ارتفاع بیش از 4000 پایی برای فیلم «تحریم آیگر» (The Eiger Sanction)

تحریم آیگر

شاید اسم این فیلم برای شما شناخته شده نباشد زیرا در ایران آن را به نام « قاتلی برفراز آیگر » شناخته می شود. این فیلم از دیدگاه منتقدان به عنوان بهترین نمونه برای به تصویر کشیدن زندگی و شرایط سخت صخره نوردان حرفه ای است. کلین ایستوود که به عنوان کارگردان و بازیگر نقش اصلی این فیلم است برای ساخت این پروژه تصمیم می گیرد لوکیشن فیلم را در رشته کوه های آلپ و کوه آیگر ( یکی از بلند ترین کوه های سوییس) انتخاب کند. داستان فیلم در مورد یک اتل حرفه ایست که برای جنایت جدیدش نیازمند آمادگی جسمانی بالاست، پس تصمیم میگیرد با تمرین های سخت و طاقت فرسا به این آمادگی برسد.

کارگردان برای این که بتواند صحنه های سخت از صخره نوردی را زودتر تصویربرداری کند تصمیم بر این گرفت که عوامل را به سمت کوه آیگر که به دیواره قاتل مشهور است ببرد. در آنجا بود که به علت ریزش بخشی از کوه، کوهنوردی به نام دیوید نولز که به همراه گروه فیلمبرداری بود کشته شد. بعد از این حادثه ایستوود اعلام به توقف فیلمبرداری کرد ولی با اصرار عوامل و دوستان نولز، این پروژه را ادامه داد. کلینت ایستوود که به عنوان بازیگر اصلی این فیلم هم نقش ایفا میکرد اصرار داشت که تمام صحنه های فیلم را خودش و بدون استفاده از بدلکار بازی کند. این موضوع باعث شد که چندین بار در مراحل صعود از کوه به بدنه کوه برخورد کند و در صحنه ای به علت لیز خوردن پایش در ارتفاع 4000 پایی با یک طناب روی هوا معلق بماند.

این مشکلات نه تنها ایستوود را با دشواری روبرو کرده بود بلکه جان فیلمبردار را هم به خطر انداخته بود. فرانک استنلی، تصویربردار این فیلم، در طی حادثه ای به شدت زمین خورد. به طوری که مجبور شدند آن را با طناب به ویلچر ببندند تا در آن ارتفاع بتواند تعادل خود را حفظ کند.

 

2. گرم و خشک شدن لئوناردو دی کاپریو با دستگاه های بزرگ برای جلوگیری از افت دمای بدن، پس از فیلمبرداری هر سکانس در فیلم «بازگشته» (The Revenant)

بازگشته

دیکاپریو پس از چندین بار نامزدی اسکار، بالاخره تواسنت با بازی در فیلم « بازگشته» به این جایزه دست یابد. این فیلم بالاخره بعد از تغییر چندین باره کارگردان توسط الخاندرو گونسالس اینیاریتو ساخته شد. اینیاریتو که به عنوان سختگیر ترین و بد اخلاق ترین کارگردان شناخته می شود، تصمیم گرفت که به علت طبیعی بودن داستان فیلم که در کوهستان های برفی می گذشت اکثر تصاویر فیلم را بدون جلوه های ویژه کامپیوتری و با نور طبیعی فیلمبرداری کند. همین دلیل باعث شد که تصویر برداری این فیلم حدود 9 ماه طول بکشد.

لئوناردو دی کاپریو، 9 ماهی که در پروژه ساخت این فیلم حضور داشت را جزو سخت ترین دوران زندگی خود می داند. دلیل اصلی آن هم مطمئنا شرایط سخت فیلمبرداری و همچنین اتفاق عجیبی بود که برای شخصیت اصلی این فیلم افتاد. دیکاپریو بعد از اتمام یکی از سخت ترین سکانس های این فیلم با خطر یخ زدگی و پایین آمدن ناگهانی دمای بدنش مواجه شد. لئوناردو دی کاپریو در یک مصاحبه گفته بود : سخت ترین بخش فیلمبرداری در فیلم « بازگشته »، ورود و خروج از رودخانه یخ زده بود. در حالی که پوست خرس و گوزن به تن داشت و با خیس شدن پوست ها وزن آنها به 50 کیلو میرسید. در این شرایط دستگاه غول پیکری را به لوکیشن فیلمبرداری آورده بودند که شبیه به هشت پا بود و که در هر پای آن سشواری داغ قرار داشته. دی کاپریو بعد از هر برداشت از رودخانه یخ زده بیرون می آمده و برای جلوگیری از یخ زدی دست و پاهایش جلوی این دستگاه قرار می گرفته.

3. فیلمبرداری در میدان جنگ در آخرین سکانی فیلم «ارباب حلقه‌ها؛ بازگشت پادشاه» (The Lord of the Rings: The Return of the King)

ارباب حلقه‌ها؛ بازگشت پادشاه

این فیلم پر افتخار که برنده 11 جایزه اسکار شد و در زمان خود پر فروش ترین فیلم سال بود، آخرین قسمت از سه گانه ارباب حلقه ها است. در سکانس نبرد پایانی فیلم که در داستان به نام دروازه سیاه معرفی می شد، نیاز بود که لوکیشنی با ابعاد بزرگ در صحرا بود. برای این سکانس صحرایی به نام رنگیپو در کشور نیوزلند انتخاب شد که ارتش این کشور در آنجا مشغول به آزمایشات تسلیحاتی و برگزاری مانور های نظامی بود. به همین علت قبل از شروع پروژه، یک متخصص سلاح های نظامی به همه عوامل آموزش داده بود که اگر بر روی زمین مواد منفجره یا موارد مشابه را دید بدون دست زدن، آن را به حال خود رها کند. با وجود این که هر روز سربازان در این زمین ها به دنبال پیدا کردن مواد منفجره و مین های نظامی و پاکسازی منطقه بودند، اما “کارل اربن باله‌های” ( یکی از بازیگران اصلی فیلم ) در زمان فیلمبرداری یک مین را پیدا کرد. در واقع تمام عوامل فیلم در طول این سکانس مشغول حرکت بر روی مقدار زیادی مین بودند.

4. ابتلا به سرطان بیش از نیمی از عوامل فیلم «فاتح» (The Conqueror) به دلیل نزدیکی محل فیلمبرداری به یک سایت هسته ای، بدون هیچ اقدام باز دارنده

فاتح

شاید به جدیت بتوان گفت یکی از پر خطر ترین و متاثر ترین اتفاقات تاریخ سینما برای عوامل فیلم «فاتح» اتفاق افتاده. این فیلم بر اساس نیاز داستان که درباره چنگیز خان مغول ساخته شده، در صحرای بزرگی در ایالت یوتا تصویربرداری شده. یعنی دقیقا جایی که 11 سال قبل از شروع این پروژه، ایالات متحده در زمان جنگ جهانی دوم بمب های هسته ای خود را آزمایش می کرده. همین موضوع باعث شد که اثرات باقی مانده از این آزمایشات هسته ای وارد خون و بدن عوامل این فیلم شود. از تعداد 22 نفری که در جریان این پروژه قرار داشتند، 90 نفر به سرطان های مختلفی از جمله خون، مغز، لنف و ریه شدند که از این تعداد نیز 46 نفر بعد از گذراندن مدت بیماری سخت جان باختند.

دیک پاول کارگردان این فیلم، اگنس مورهد، سوزان هیوارد و جان وین از جمله افرد سرشناسی بودند که در این سانحه غمبار جونشون رو از دست دادن. البته با توجه به این که هنوز مدارک قطعی در مورد این که منشأ ابتلا به سرطان این افراد در زمان فیلمبرداری این پروژه بوده وجود ندارد. اما چیزی که مشخص است نشانه های سرطان از بعد این پروژه در آنها آغاز شده و همه عوامل بر این باور هستند که این موضوع بیشترین تاثیر را در مورد این بیماری داشته است.

مورهد در مصاحبه ای که قبل از مرگش کرده بود گفت: هرگز نباید در این فیلم بازی می کردم و از حضور در این پروژه ابراز پشیمانی کرد. و همچنین هاوارد هیوز که یکی از میلیارد های مشهور آمریکا بود و به عنوان تهیه کننده این پروژه شناخته می شد، پس از مرگ تعدادی از عوامل خورا مقصر تمام این اتفاقات می دانست.

5. طوفان سهمگین در هنگام تصویربرداری فیلم «اینک آخرالزمان» (Apocalypse Now) تمام وسایل را نابود کرد و باعث شد خیلی از عوامل به کار خود بازنگردند

اینک آخرالزمان

این فیلم که درباره جنگ ویتنام است را می توان یکی از بحث برانگیز ترین فیلم های تاریخ سینما دانست. این فیلم که داستانی بسیار جذاب دارد، اتفاقاتی در پشت صحنه اش رخ داده است که خود آنها به تنهایی بسیار هیجان انگیز هستند. یکی از عجیب ترین اتفاقات شاید این باشد که «فورد کاپولا» کارگردان فیلم، سرمایه گذاران را با اسلحه تهدید کرده تا از فشار های مالی به پروژه دست بردارند. یا سختی هایی که عوامل این فیلم در طی ساخت آن متحمل شدند یکی از موضوعاتی بوده که تقریبا در تمام مصاحبه های مربوط به آن گفته شده است. اما بزرگترین اتفاقا این فیلم، طوفان وحشتناکی به نام الگا بود که در لوکیشن اصلی این فیلم در فیلیپین رخ داد.

بازیگر اصلی فیلم «اینک آخرالزمان» یعنی مارتین شین درباره اتفاقات ناشی از این طوفان گفته :« این طوفان عظیم کل منطقه و لوکیشنی که در آن بودیم را از بین برد و باعث مرگ 241 نفر شد. این طوفان بسیار وحشتناک بود، بطوری که ما در دو اردوگاه مستقر بودیم و هیچ وسیله ارتباطی نداشتیم. در آن زمان هم تلفن همراه وجود نداشت و این اتفاق آنقدر وخیم بود که ما فک میکردیم آن گروه دیگری از بین رفته اند و آنها هم همین فکر را در مورد ما میکردند. با این اتفاقات ما باید هرچه سریع تر آنجا را ترک میکردیم.»

اما با همه این اتفاقات کاپولا تصمیم عجیبی میگیرد:

او به طرز دیوانه واری از این طوفان عبور کرد و حتی سکانس هایی از فیلم را هم در زمان طوفان فیلمبرداری کرد، تا آن که برق سراسری قطع شد و او هم مجبور شد به امریکا برگردد. او قصد داشت که سکانس های باقی مانده فیلم را در همان لوکیشن ویران شده در فیلیپین به پایان برساند. برخی از عوامل که در ابتدای کار با او همرا بودند حاضر به بازگشت و ادامه کار نشدند اما مارتین شین سر فیلمبرداری بازگشت و همین کار او باعث شد بخاطر فشار بالایی که در هنگام کار به او وارد شده بود دچار حمله قلبی شود.

6. تغییر لوکیشن به قاره ای دیگر برای فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» (Mad Max: Fury Road) به علت بارش باران بعد از یک قرن

مکس دیوانه: جاده خشم

تصویربرداری فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» قرار نبود در جایی با آب و هوای بد انجام شود. ولی بارندگی غیرمنتظره ای در منطقه ای از ولز در قاره استرالیا، همه محاسبات عوامل را بهم ریخت. پس از این باران گل های مختلف و بهاری در یک صحرای بزرگ رویید که لوکیشن را از حالت آخر الزمانی خود بیرون آورد و هیچ اقدامی هم برای این کار تاثیری نداشت. پس با توجه به خواسته های کارگردان لوکیشن این فیلم از قاره استرالیا به بخشی از صحرایی بزرگ در کشور نامیبیا در قاره افریقا منتقل شد. انتقال کلیه افراد، تجهیزات و آماده سازی لوکیشنی جدید در یک کشور دور افتاده و فقیر یک دیوانگی محض بود که به قول همسر جورج میلر کارگردان این فیلم فقط از او بر می آمد.

9 ماه فیلمبرداری در این صحرای دور افتاده تاثیرات روحی و جسمی بدی روی عوامل و بازیگران این کار گذاشت. تصویربرداری در فصل زمستان بود و عوامل هیچ آمادگی برای شبهای سرد این صحرای بزرگ را نداشتند. طوری که چند نفر باعث افت دمای بدن به علت سرمای شدید شدند. همچنین لباس هایی هم که بازیگران در این شرایط می پوشیدند اوضاع را از آنچه بود بدتر میکرد. رایلی کیئو، که یکی از بازیگران زن در این فیلم بود در مصاحبه ای گفته:« پس از هر روز فیلمبرداری، مجبور بودم از روی صورت خود 3 اینچ شن را پاک کنم.»

7. پوشانده شدن سه هفته ای بدن “آرنولد شوارتزینگر” در گِل و لای برای فیلم «غارتگر» (Predator)

غارتگر

فیلم «غارتگر» (Predator) که در سبک اکشن و علمی تخیلی است درباره مبارزه آدم ها با یک موجود فرا زمینی در جنگل ها است را روایت می کند. این فیلم که در زمان خود به فروش خوبی دست یافت، جزو آثار مهم آرنولد به حساب می آید. با همه این تفاسیر ساخت این پروژه به همان اندازه هم سخت بوده و با چالش های متفاوتی روبرو بودند. در طی داستان این فیلم آرنولد از یک آبشار بلند سقوط میکند و به مدت سه هفته در گل و لای باقی می ماند. برای کمتر کردن آسیب وارده به او، تعدادی لامپ بزرگ برای گرم کردن بدنش تهیه شده بود ولی کاربردی نبودند. زیرا گرم شدن بدن باعث خشک شدن گی و لای می شد و مجبور بودند دوباره او را گل مالی کنند.

وی در مصاحبه ای گفته بود :« ما در موقعیت مکانی بسیار سختی بودیم. روزها می گذشت و ما روی هیچ زمین صافی قدم نگذاشته بودی و مجبور بودیم به صورت مداوم روی تپه ها حرکت کنیم. به همه این موارد و شرایط سخت، فیلمبرداری در یک آب راکد از آرنولد را هم اضافه کنید. آبی پر از گل و زالو. بغیر از این موارد و شرایط سخت فیلمبرداری، در زمان ساخت این فیلم در جنگل های مکزیک، یک بیماری سخت که از علایم آن به اسهال میتوان اشاره کرد نیز در بین مردم آن منطقه شیوع پیدا کرده بود و به دلیل استفاده آب آلوده توسط عوامل فیلم، این بیماری هم به مشکلات آنها اضافه شد.

8. از کار افتادن انگشتان بازیگران به علت سرما در فیلم «موجود» (The Thing)

موجود

فیلم علمی تخیلی «موجود» ، در مورد یک انگل ناشناخته است که وارد بدن افراد می شود و از بدن آنها تغذیه می کند. این داستان در قطب جنوب می گذرد، پس به همین دلیل لوکیشن های سرو برفی متفاوتی برای آن انتخاب شده بود تا بتوانند حس واقعی بودن را برای مخاطب به نمایش بگذراند. یکی از سخت ترین و مهم ترین لوکیشن ها دشت یخ زده در بریتیش کلمیبا کانادا و نزدیک به آلاسکا بود. فیلمبرداری در ماه دسامبر یعنی در زمستان بود و این باعث می شد کار سخت تر هم بشود.

یکی از بازیگران اصلی فیلم یعنی کیث دیوید درباره شرایط فیلمبرداری گفته است:« ما برای این که از شر سرمای زیر 20 درجه در امان بمانیم باید لباس های زیادی به تن میکردیم که سنگینی آنها خود باعث آزار می شد، اما دستها چی؟ اگر میخواستید بدون دستکش از هتل خارج شوید حتی برای لمس دستگیره در هتل و یا دستگیره ماشین هم دچار مشکل می شدید و نمی توانستید آن را لمس کنید. چون سریع دست ها یخ میزد و باعث چسبیده شدن دست به آنها می شد.

این مشکل وقتی وخیم تر می شد که خورشید تا ساعت 9 صبح طلوع نمی کرد و گاهی ساعت 3 ظهر غروب می کرد. » او در ادامه به مصرف زیاد مشروبات الکلی اشاره کرده که برای گرم کردن خود استفاده میکردند :« آنجا مجبور بودیم بسیار مشروب بخوریم و این باعث شده بود چندبار حالم بد شود. اگر من امروز از مشروبات استفاده نمی کنم بخاطر آن است که آنجا بسیار از آن استفاده کردم.»

9. اسهال خونی و شدید “جیسون روباردز” و جایگزینی “کلاوس کینسکی” در جریان فیلم «فیتزکارالدو» (Fitzcarraldo)

فیتزکارالدو

«فیتزکارالدو» از آن دسته فیلم هایی است که پشت صحنه آن بیشتر از فیلم مورد توجه مخاطبان بود. این فیلم که در کشور پرو توسط یک کارگردان آلمانی ساخته شد، داستان بالا بردن یک کشتی بزرگ به روی تپه های جنگلی و ترسناک است. این فیلم توانست در جشنواره های بین المللی مانن کن، گلدن گلاب و بفتا خوب بدرخشد ولی اتفاقاتی که در پشت صحنه این فیلم افتاد بیشتر از خود فیلم مورد توجه قرار گرفته.

دو سانحه هوایی مرگبار در طی ساخت فیلم، غرق شدن چند نفر از عوامل صحنه در دریا، قطع عضو یکی از دستیاران به علت مار گزیدگی، و بالاخره اسهال خونی که بازیگر اصلی فیلم را درگیرد کرد از جمله اتفاقات این فیلم پر حاشیه بود. قرار بود نقش اصلی این فیلم را “جیسون روباردز” بازی کند. اما بعد از برداشت بخشی از سکانس های فیلم دچار اسهال خونی شدید شد. طوری که مجبور شدند او را برای معالجه به امریکا بفرستند. روباردز پس از درمان میخواست به پرو برگردد اما پزشک و وکیل او اجازه این کار را ندادند. البته شایعاتی هم وجود داشت که این بازیگر با جعل قرارداد میخواسته خود را از شر قراردادی که برای این فیلم داشته خلاص کند. اما در نهایت کارگردان این پروژه مجبور شد بهترین دوست خود یعنی کلاوس کینسکی را راضی کند تا در این فیلم جایگزین بازیگر اصلی شود. در نتیجه به دلیل تغییر بازیگر، مجبور شدند تعدادی از سکانس ها را دوباره فیلمبرداری کنند.

10. 120 ساعت شنا کردن در آبهای اقیانوس واقعی و پر از کوسه برای فیلم «آب‌های آزاد» (Open Water)

آب‌های آزاد

داستان فیلم که از یک داستان واقعی اقتباس شده در مورد یک زوج آمریکایی است که برای قواصی به دریای کارائیب میروند اما کوسه ها آنها را محاصره میکنند. در نهایت هیچ اطلاعی از سرنوشت این زوج آمریکایی در دست نیست. البته سازندگان این فیلم داستان را کمی تغییر دادند و تنها موضوعی که تغییر نکرد محاصره شدن توسط کوسه هاست. چه در داستان واقعی، چه در داستان فیلم و چه در زمان تصویربرداری به صورت واقعی. بازیگران قبل از شروع پروژه فکر میکردند قرار است فیلمبرداری در یک استخر بزرگ انجام شود اما کارگردان تصمیم رفت آن را در اقیانوس اطلس و در دریایی با کوسه های واقعی فیلمبرداری کند.

بازیگران 120 ساعت در جایی از اقیانوس قرار داشتند که هر لحظه ممکن بود توسط کوسه های واقعی خورده شوند. البته در جریان این فیلم هیچ اتفاق ناگواری پیش نیامد. بجز این که بازیگر اصلی این فیلم توسط یک اردک ماهی بزرگ گاز گرفته شد.

11. تهوع و استفراغ شدید کل عوامل فیلم «آپولو ۱۳» (Apollo 13) به علت جاذبه صفر

آپولو ۱۳

پروژه آپولو 13 که در دهه 70 میلادی اتفاق افتاد و سومین تلاش انسان برای قدم گذاشتن بر روی کره ماه بود، به دلیل انفجار کپسول سوخت متوقف شد و فضانوردان به سختی توانستند به زمین بازگردند. فیلمی با همین نام ساخته شد که با نگاهی حماسی، تلاش فضانوردان برای بازگشتن به زمین را بازگو می کند. نکته جذاب در ساخت این فیلم این است که ” ران هاوارد” به عنوان کارگردان پروژه فضای بدون جاذبه و خارج از جو زمین را بازسازی نکرد. بلکه با محاسباتی که انجام دادند تنها در 25 ثانیه باید در هواپیمایی که بر فراز مکزیک پرواز میکرد و در شرایطی که جاذبه زمین در کمترین حد ممکن است باید برداشت های مختلف بگیرد تا به نتیجه دلخواه خود برسد. به همین دلیل برای ماه ها، در هر روز دو پرواز به آن ناحیه مشخص شده داشتند تا بالاخره بعد از 600 برداشت توانستند پلان های مورد نظر را ضبط کنند. اما تجربه ی قرار گیری در شرایط بی وزنی برای بازیگران و عوامل فیلم چندان تجربه خوبی نبود.

آنها بصورت مداوم حالت تهوع داشتند و مجبور بودند برای رفع این حالت از اسپری های ضد تهوع استفاده کنند. اما دستیاران و عوامل پشت صحنه همواره در این شرایط سخت با استفراغ های پیاپی مواجه بودند. شاید برای شما 25 ثانیه زمان خیلی کمی باشد اما بی وزنی آن هم بصورت مداوم و بدون در نظر گرفتن اقدامات لازم تاثیر بدی بر روی بدن افراد خواهد گذاشت.

12. داستین هافمن هنگام تصویربرداری «ایشتار» (Ishtar)، وارد جنگ اسرائیل و فلسطین شد

ایشتار

فیلم ایشتار را می توان به جرات یکی از بزرگترین شکست های مالی هالیوود در ساخت فیلم های کمدی و سبک زوج هنری دانست. این فیلم که قرار بود با بازی وارن بیتی و داستین هافمن به یک بمب کمدی تبدیل شود، اما با اتفاقاتی که در پشت صحنه این فیلم افتاد نتیجه نهایی کار هم تحت تاثیر قرار گرفت و آن نتیجه دلخواه را ه دنبال نداشت. در زمان فیلمبرداری که گروه در منطقه ای نزدیک تونس و مصر بودند، نیرو های نظامی اسرائیل ساختمان سازمان آزادی بخش فلسطین را که در نزدیکی مرز تونس بود بمباران کردند. فلسطینی ها هم برای تلافی یک کشتی تفریحی آمریکایی که در سواحل مصر بود را ربودند و یک یهودی سرشناس که در آن کشی بود را کشتند و به دریا انداختند.

این اتفاق باعث شد داستین هافمن که در آن زمان مشهور ترین بازیگر یهودی هالیوود بود به شدت وحشت کند. او در شرایطی قبول کرد مجدد به سر فیلمبرداری برگردد که پادشاه مراکش بادیگارد های محصوص خود را برای حفاظت از هافمن فرستاد. تمام این اتفاقات را در کنار حساسیت زیاد کارگردان به آفتاب اضافه کنید که باعث دعوا و بداخلاقی های زیادی در پشت صحنه فیلم می شد.

دیدگاهتان را بنویسید