آموزش, تاریخچه, سینما

عجیب ترین قوانینی که بزرگترین کارگردان های مشهور از آنها استفاده میکنند

حتی برای ساخت ضعیفترین فیلم های سینمایی هم نیاز به تلاش زیادی از گروه و عوامل فیلمسازی دارد. مهم نیست که کارگردان یک فیلم چه کسی است، سناریو آن چقدر ضعیف باشد و یا چه بازیگرانی در آن به ایفای نقش می پردازن. در هر صورت برای ساخت یه فیلم به تلاش و استقامت قابل توجه تمام عوامل آن نیاز است. به دلیل وجود شرایط سخت و کار طاقت فرسا در پروژه های بزرگ سینمایی، طبیعی است که کارگردانان هم حداقل چند قانون سفت و سخت و گاهاً عجیبی را برای رفتار با عوامل  و شیوه کار آنها داشته باشند. بطور مثال قوانین کلی مثل خاموش بودن تلفن همراه عوامل در صحنه فیلمبرداری خیلی عادی و منطقی به نظر می رسد ولی بعضی کارگردانان بر اای مدیریت بهتر پروژه قوانینی سخت و گاهاً عجیبی را برای عوامل کار وضع میکنند.

گاهی اوقات این قوانین آنقدر عجیب و غیر منطقی هستند که عوامل فکر میکنند این ها جزو آدام و رسوم و حتی خرافات آن فرد برای خوش یُمنی است و یا گاها این قوانین را از روی عادت برای دیگران وضع کرده اند. این دلایل هرچه که باشد با نتایج خوبی همراه بوده که باعث شده این 10 کارگردان بزرگ سینما دلایل محکم و قاطعی برای این قوانین عجیبشان داشته باشند که گاها منجر به خلق برترین آثار سینمایی نیز شده است.

در این مقاله از استودیو ادیب به 10 قانون عجیب از بزرگترین کارگردانان سینما میپردازیم که شاید برای شماهم جذاب باشد. پس با ما همراه باشید.

10- استیون اسپیلبرگ : کارگردان غائب

استیون اسپیلبرگ

شاید انتظار شما هم این باشد که کارگردان بزرگی مثل استیون اسپیلبگ باید به جزئی ترین موارد در کارش تسلط داشته باشد، اما ظاهرا چنین اتاقی نمی افتد، البته به یک دلیل خیلی عجیب و باور نکردنی.

همانطور که شاید بدانید، فرآیند ساخت فیلم ماندگار Jaws (آرواره ها) توسط اسپیلبرگ تجربه ای بود که ممکن بود به یک فاجعه بیانجامد که با مشکلات متعدد فنی در طول فیلمبرداری، دریازدگی عوامل و بازیگران به علت روزهای زیاد فیلمبرداری و بسیاری اتفاقات دیگر همراه بود. تمام این تنش ها در فرایند ساخت این فیلم آنقدر زیاد بود که استیون اسپیلبرگ تصمیم گرفت تا در هنگام تصویربرداری یکی از مهمترین سکانس های این فیلم یعنی همان سکان پایانی و اوج داستان که منجر به مرگ کوسه غول پیکر میشد، حضور نداشته باشد.

اسپیلبرگ اعتقاد داشت که به دلیل مشکلات به وجود آماده در طول زمان این پروژه، عوامل و بازیگران که در آستانه شورش بر علیه کارگردان و تهیه کننده این کار بودند قصد دارند تا او را بعد از اتمام فیلمبرداری آخرین سکانس به درون اب بیاندازند. به همین دلیل او تصمیم گرفت در لحظات پایانی کار و قبل از اتمام پروژه ، لوکیشن را ترک کند و به این دلیل در زمان فیلمبرداری سکانس پایانی در صحنه حضور نداشت.

در حدود 47 سالی که از این اتفاق می گذرد، استیون اسپیلبرگ چنین اقدامی را جزو رویه کار خود قرار داده و زمانی که به سکانس آخر فیلمهایش می رسد، در صحنه حضور ندارد و مسئولیت نظارت بر کار را بطور کلی به دستیار اولش محول می کند.

9- مارتین اسکورسیزی: ساعت مچی ممنوع

مارتین اسکورسیزی

اگر اهل تخلف از قوانین سختگیرانه در زمان فیلمبرداری هستید مطمئناً نمیتوانید اسکورسیزی را در کنار خود به عنوان کارگردان ببینید. شاید طبق گفته همکاران اسکورسیزی سر صحنه های فیلمبرداری پروژه هایی که این کارگردان مدیریتش را بر عهده دارد معمولا بسیار ارام و بدون درسر باشد ، اما اون فردی جدی است که یکی قانون برایش از اهمیت خاصی برخوردار است و آن این است که کسی نباید ساعتی مچی اش را همراه خود سر صحنه فیلمبرداری بیارد.

مارتین اسکورسیزی بر این اعتقاد است که صحنه فیلمبرداری را به مثابه یک حباب باید در نظر گرفت که از نظر زمان و مکان از فضای زندگی امروزی جدا افتاده است تا با این روش بتواند بهترین بازی را از بازیگران و بهترین عملکرد را از دیگر عوامل خود بگیرد.

این قانون بطور کلی بدین صورت است که افراد هر زمان که بخواهند نمی توانند ساعتشان را چک کنند پس در نتیجه احتمال بیشتری دارد که خود را بصورت کامل در اختیار پروژه و تصورات کارگردان که قصد به تصویر کشیدنشان را دارد قرار دهند. شاید برای افرادی این کار بسیار بی منطق و غیر معمول به نظر برسد ولی نتایج تحسین شده این کارگردان بزرگ باعث شده کسی نتواند با او مخالفت کند.

8- استنلی کوبریک: تدوین با طعم گربه

استنلی کوبریک

همانطور که میدانید استنلی کوبریک یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ سینما بود اما بدون تردید می توان او را در زمره عجیب ترین آنها نیز قرار داد. اسکورسیزی که به گفته همکارانش یک کمال گرای بدنام بود همیشه در فیلم های خود، بازیگرانش را وادار به تکرار سکانس ها میکرد و گاهی این برداشت ها به 100 برداشت برای یک سکانس هم میرسیده تا بتواند بهترین بازی را از آنها بگیرد. یکی دیگر از مواردی که برای او خیلی مهم بود فیلمبرداری سکانس ها در انگلستان بود تا بتواند از شر دخالت های هالیوود خلاص شود. یکی دیگر از نکته هایی که کوبریک را در کار خود خاص تر جلوه می دهد اینکه او هیچوقت بعد از اتمام فیلمهایش آنها را نگاه نمیکرد. اما شاید به جرأت بتوان گفت یکی از عجیب ترین تکنیک های کوبریک برای فیلمسازی این باشد که همیشه گربه های زیادی که داشت در اتاق تدوین فیلمهایش کنار او باشند. کوبریک به شدت به گربه هایش علاقه داشت که حتی یک بار که بصرت همزمان 16 تا گربه داشت برای جبران دوری از آنها در زمان فیلمبرداری، به آنها اجازه میداد تا وارد اتاق تدوین فیلم شوند و از این کار در هنگام تکمیل نهایی کار خود نهایت لذت را می برد.

7- آلفرد هیچکاک: یک امضاء حضوری

آلفرد هیچکاک

همانطور که می دانید هیچکاک در اکثر فیلمهایش حضوری کوتاه به عنوان بازیگر را تجربه کرده است، اما مطمئنا این فقط یک تکنیک برای جلب توجه مخاطبان نبوده است. هیچکاک در مصاحبه ای اعلام کرده بود که در ابتدا حضورش در سکانس هایی از فیلم صرفاً عمدی و با این دلیل بوده که سعی کند با حضور خود فضاهای خالی صحنه را پر کند امام بعد از این که طرفداران هیچکاک به حضورشش در فیلم ها علاقه نشان دادند و در طول فیلم به دنبال هیچکاک می گشتند، این کار به نوعی خرافه پرسی برای او تبدیل شد. وی در اینباره گفته است:« این کار در ابتدا به یک خرافه بین طرفداران تبدیل شده بود ولی بعد ها به یک شیرین کاری لذت بخش. اما الان به یک شیرین کاری دردسر ساز. در طول کار اطمینان حاصل میکم که در 5 دقیقه ابتدایی فیلم حضور داشته باشم تا مردم بتوانند بدون یچ حواس پرتی به تماشای ادامه فیلم بپردازند». با توجه ه این که هیچکاک هیچ وقت بطور واضح نگفت که حضورت در فیم ها به خوش یمنی برای آن تبدیل شده بود، اما حضور او در 40 فیلم از 52 فیلم که ساخته بود نشان دهنده این است که هیچکاک بر این باور بوده که حضور هرچند کوتاهش در فیلم ها برایش مفید و لازم بوده است.

6- کوئنتین تارانتینو: سلام سالی منک

کوئنتین تارانتینو

در واقع تارانتینو که به عنوان خشن ترین فیلمساز بین مخاطبان سینما شناخته می شود و همه فکر میکنند صحنه های فیلمبرداری با کارگردانی تارانتینو پر از خشونت و استرس زاترین محیط برای فیلمسازان است، این کارگردان بزرگ یک عادت عجیب اما جالب داشت که تا قبل از ساخت فیلم django unchained (جنگوی زنجیرگسسته) در سال 2012 در همه فیلم های این کارگردان تکرار شده بود. تارانتینو در انتهای هر پلان به بازیگران می گفت که به « سالی مانک » که تدوینگر بسیاری از ساخته های او بود و رفاقت چندساله با هم داشتند سلام کنند. این کار به این دلیل بود که وقتی سالی مانک در زمانی که به تدوین فیلم مشغول است با سورپرایز های جالبی مواجه شود. این کار تا سال 2010 ادامه داشت که با مرگ ناگهانی سالی مانک به پایان رسید. تارانتینو در سال 2012 در جریان ساخت فیلم django unchained که با « فرد راسکین» به عنوان تدوینگر همکاری میکرد ، از تابلویی استفاده میکرد که روی آن نوشته بود :« سالی چکار می کرد؟»

5- چارلی چاپلین: فیلمسازی با ریتم ویولن

چارلی چاپلین

چارلی چاپلین از کودکی به موسیقی علاقه زیادی داشت، همین علاقه باعث شد که به سمت موسیقی برود و نواختن پیانو، سلو و ویولن را یاد بگیرد. این علاقه تا جایی ادامه داشت که در نهایت به ساختن موسیقی بسیاری از فیلمهایش را خود برعهده گرفت. علاقه چاپلین به ویولن بیشتر از سازهای دیگه بود و در چند فیلم خود از جمله The Vagabond (خانه به دوش) 1916 و Limelight ( روشنی های صحنه) 1952 به نواختن ویولن پرداخت. او همیشه یک ویولن همراه خود داشت تا قبل از شروع فیلمبرداری با نواختن ویولن خودش را آماده کند. چاپلین در اولین فیلم خود به نام The Kid (پسربچه) 1921 برای بازیگر خردسال فیلمش « جکی کوگان» شروع به نواختن ویولن کرد و این تنها باری نبود که این کار را میکرد. در آن زمانی که هنوز صدابرداری سر صحنه در فیلمسازی رواج پیدا نکرده بود ،چاپلین با این روشی جدید را برای بای جلب توجه مخاطبانش ابداع کرد.

4- ترنس مالیک: عکس بی عکس

ترنس مالیک

از ترنس مالیک میتوان به عنوان یکی از اسرار آمیزترین فیلمسازان تاریخ سینما نام برد. او کارگردانی است که نه تنها در مراسمات سینمایی و اهدای جوایز شرکت نمیکند بلکه از مصاحبه با رسانه ها هم خودداری میکند. پس به همین دلایل رسانه ها اورا فیلمسازی انزواطلب نامیده اند. جالب است بدانید ترنس مالیک به خاطر همین انزواطلبی خود بعد از ساخت فیلم Days of Heaven (روزهای بهشت) 1978 به مدت 20 سال هیچ فیلمی نساخت تا در سال 1998 از لاک تنهایی خود بیرون آمد و فیلم The Thin Red Line ( خط باریک سرخ ) را کارگردانی کرد.

یکی از جالب ترین قوانین در لیست این مقاله مربوط به ترنس مالیک میشود که او حتی در قرارداد خود با تهیه کنندگان سینما هم آن را ذکر میکند:« تمامی تصاویر گرفته شده از اون در سر صحنه های فیلمبرداری نباید هیچ جایی منتشر شوند.»

در سال های اخیر با افزایش تلفن های هوشمند  که دارای دوربین های قوی هم هستند ، افرادی موفق شده اند چند عکس مخفیانه از این فیلمساز مرموز بگیرند و تا سال 2017 حتی هیچ صدایی از این فیلمساز در اینترنت وجود نداشت. البته این مورد یه استثنا هم دارد و آن هم صدایی است که در اولین تجربه کارگردانی اش برای فیلم Badlands ( سرزمین بد ) در سال 1979 از وی پخش شد.

3- کریستوفر نولان : آب ، سیگار و موبایل ممنوع

کریستوفر نولان

شاید شما هم در این سالها از قوانین سختگیرانه کریستوفر نولان سر صحنه های فیلم هایش شنیده باشید، مخصوصا زمانی که « اَن جَکلین هَتوِی» بازیگر سرشناس آمریکایی مدعی شده بود که نولان استفاده از صندلی را سر صحنه های فیلمبرداری ممنون کرده است و زمانی که دلیل این کار را از او سوال کرده بودند چنین پاسخ داده بود: « زمانی که صندلی وجود داشته باشند پس همه می نشینند، وقتی هم که همه بنشینند پس چه کسی کار کند؟». پیش از آن که یکی از سنخگویان نولان تایید کند که در زمان فیلمبرداری برای بازیگران و عوامل تولید صندلی وجود دارد. این موضوع بسیار خبرساز شده بود و بعد مشخص شد که خود نولان در زمان فیلمبرداری ترجیح می دهد از صندلی استفاده نکند و سرپا کارش را ادامه دهد. در ادامه ی این بحث سخنگوی نولان گفته بود:« تنها چیزی که در زمان فیلمبرداری ها ممنوع بوده استفاده از تلفن همراه و سیگار کشیدن است ».

به گفته بی کیوگان و مارک رایلنس بازیگران سرشناسی که در فیلم Dunkirk  (دانکرک) با نولان همکاری داشتند، نولان در زمان ساخت این فیلم استفاده از بطری آب معدنی را نیز ممنون اعلام کرده بود. بری کیوگان در باره علت این ممنوعیت گفته بود: « بطری ای آب پرسروصدا هستند. صدای بطری ها مانند اسباب بازی های امروزی است و همه دوست دارن با آنها مانند اسباب بازی رفتار کنند»

2- سرجیو لئونه: موسیقی قبل از فیلمبرداری

سرجیو لئونه

میتوان بعنوان یکی از بهترین رابطه های میان کارگردانان و آهنگسازان در طول تاریخ سینما به رابطه میان « سرجیولئونه » و « انیو موریکونه » اشاره کرد. این دو از زمان فیلم A Fistful of Dollars  ( بخاطر یک مشت دلار ) در سال 1964 به بعد در تمامی فیلم های لئونه باهم همکاری داشتند. این دوستی باعث اتفاقی در روال ساخت فیلم ها شد که با سایر فیلم ها تفاوت داشتند.

بطور معمولا روال ساخت موسیقی متن فیلم بعد از فیلمبرداری اتفاق می افتد، تا سازنده موسیقی بتواند طبق تصاویر موجود و تدین اولیه فیلم موسیقی مناسبی را تولید کند. اما روال کار موریکونه و لئونه بسیار متفاوت بود. لئونه از موریکونه میخواست تا قبل از شروع فیلمبرداری و حتی قبل از به اتمام رسیدن فیلمنامه، موسیقی فیلم را تولید و آماده کند. اینکار باعث می شد کارگردان در هنگام فیلمبرداری با گوش دادن به موسیقی ساخته شده، حال و هوای مناسب آن را با بازیگران و عوامل خود ایجاد کند. این ترفند جایی به اوج خود رسید که در فیلم The Good, the Bad and the Ugly ( خوب، بد، زشت ) ترکیب یک موسیقی خوب، زمانبندی درست و تدوین مناسب، نتیجه موفقی را برای این فیلم و کارگردان خلق کرد.

1- استیون سودربرگ: کفش جلوباز ممنوع

استیون سودربرگ

چند سال پیش مجله امپایر در مطالعه ای، از بزرگترین و شناخته ترین فیلمسازان که در مورد عادت کارگردانی های خود گفته بودند اعلام کرد : زمانی که از کارگردانان درباره تکنیک ها و قوانین خاصشان در زمان فیلمبرداری پرسیدند، جواب سودربرگ یکی از عجیب ترین جواب ها بود. سودربرگ در پاسخ به این سوال تنها یک جمله گفته بود :« کفش جلو باز ممنوع ».

شاید در لحظه اول فکر کنید که منظور استیون سودربرگ درباره این جمله حفاظت عوامل تولید از خطرات ناشی از جابجایی یا افتادن اشیاء روی پای آنها باشد. اما این کارگردان آنقدر درباره گفتن این جمله بی پروا بوده که می شود نتیجه گرفت این قانون نه تنها برای عوامل تولید، بلکه برای همه اعضای تیم بصورت یکسان صدق میکند. از بخش پیش تولید و پشتیبانی گرفته تا بازیگران.

دیدگاهتان را بنویسید